نقطه آغاز برای اینکه شما بتوانید در مدیریت زمان ممتاز شوید "خواستن" است. تقریبا تمام افراد این احساس را دارند که مهارت های مدیریت زمان شان می تواند بسیار بهتر از وضعیت کنونی آن باشد. مردم بارها و بارها تصمیم می گیرند که با تمرکز کردن، تعیین اولویت های بهتر و غلبه بر تعویق انداختن برنامه، در مدیریت زمان جدی باشند. آن ها گاهی اوقات قصد دارند در مدیریت زمان جدی باشند اما متاسفانه بسیاری از اوقات نیت ها برای انجام کارهای خوب به شکست منجر می شوند.
مهارت های مرتبط با نظم دهی کارها، به محرک و انگیزه نیاز دارند
شما به انگیزه نیاز دارید تا به انجام کاری ترغیب شوید. برای اینکه شما بتوانید به میل و خواست کافی برای کسب مهارت های مدیریت زمان و مهارت های سازمانی برسید، باید توسط مزایا و بهره هایی که از آن ها لذت می برید به شدت برانگیخته شوید. تمایل شما برای کسب این مزایا، باید آنقدر زیاد باشد که بر نیروی مقاومت کننده ای که باعث می شود شما کارهایتان را به همان روش قدیمی تان انجام دهید، بتوانید غلبه نمایید.
اگر همه افراد در این مورد موافق اند که مدیریت درست زمان یک مهارت مطلوب است، پس چرا تعداد کمی از افراد را می توان " منظم، کارآمد و با کفایت" توصیف کرد؟ در طی سال ها، من به این مساله پی برده ام که بسیاری از مردم در مورد مدیریت زمان ایده هایی دارند که کاملا نادرست هستند.
اگر شما به این باور برسید که چیزی درست است، این باور در ذهن شما نقش می بندد. اعتقادات شما باعث می شوند که خودتان، جهان و ارتباط تان با مدیریت زمان را به روشی خاص ببینید. اگر شما در هر زمینه ای باورهای منفی و نادرست داشته باشید، این باورها بر افکار و اعمال شما تاثیر می گذارد و سرانجام تبدیل به واقعیت هایی خواهند شدکه به آنها ایمان دارید. اما، وقتی تفکرتان را تغییر بدهید خودتان هم تغییر خواهید کرد.
اولین افسانه و باور نادرست که در مورد مدیریت زمان وجود دارد این است که اگر شما فرد بسیار منظمی باشید به فردی بی احساس، محاسبه گر و سرد تبدیل می شوید. اگر فردی به شدت موثر و کارآمد باشد، بسیاری از مردم فکر می کنند در این شرایط فرد این احساس را دارد که هیچ خودانگیختگی و آزادی عملی نداردو چنین فردی تصور می کند که دیگر نمی تواند مانند مردم دیگر باشد، دیگر نمی تواند راحت و صادقانه ابراز وجود کند. مردم فکر می کنند که برنامه ریزی خوب و مناسب برای زمان، فرد را انعطاف ناپذیر و بیش از حد جدی خواهد کرد.
اما حالا معلوم می شود که تفکرات بسیاری از مردم درباره مدیریت زمان نادرست است. بسیاری از مردم خود را پشت این ایده های اشتباه پنهان می کنند و از آن به عنوان یک بهانه برای نظم نبخشیدن به کارهای خودشان استفاده می کنند. افرادی که بی نظم هستند، لزوما افراد بی برنامه ای نیستند، آن ها فقط سردرگم هستند و گاهی اوقات آشفته و عجولانه رفتار می کنند.
آنها غالب اوقات استرس زیادی را تحمل می کنند. هرچه شما منظم تر باشید زمان و فرصت بیشتری بدست خواهید آورد تا اینکه بتوانید واقعا آرام و خوشحال باشید و در انجام کارهایتان خود انگیخته و با انگیزش درونی عمل کنید. شما در این حالت یک منبع کنترل بسیار قوی تری در وجود خود خواهید داشت.
در اینجا مهم این است که: هر آنچه که می توانید انجام دهید را برنامه ریزی و سازماندهی کنید. رو به جلو فکر کنید و برای احتمالات برنامه ریزی کنید، کاملا آماده باشید و بر روی نتایج مشخصی تمرکز کنید. تنها در این هنگام است که شما می توانید در زمان تغییر شرایط کاملا آرام باشید. هر چه شما در مورد عواملی که تحت کنترل شما هستند نظم بیشتری داشته باشید، در زمانی که ایجاد تغییراتی در آن ها ضروری باشد آزادی عمل و انعطاف پذیری بیش تری خواهید داشت.
منبع: سایت آموزش بازاریابی