بازاریابی عصبی
بازاریابی عصبی چیست؟
بازاریابی عصبی، مفهومی از بازاریابی می باشد که به مطالعه و بررسی پاسخ موثر، آگاهانه و حسی-حرکتی مصرف کنندگان (مشتریان) به محرکهای ایجاد شده توسط ابزارهای بازاریابی می پردازد. محققان از تکنولوژی هایی مانند FMRI (تکنولوژی عکسبرداری با تشدید مغناطیسی تابعی) استفاده میکنند تا تغییرات فعالیتی بخشهایی از مغز مشتریان را مشخص کنند و همچنین ازEEG (تکنولوژی الکتروانسفالوگرافی) وSST (تکنولوژی حالت ثابت) استفاده میکنند تا فعالیت در طیف ناحیه ای خاص از واکنش مغز را سنجش کنند و از سنسورهای مخصوصی استفاده می کنند تا اینکه درک کنند که چرا مصرف کنندگان (مشتریان) هنگام خرید، تصمیم خاصی را می گیرند و اینکه کدام قسمت از مغز به آنها می گوید که کار خاصی را انجام دهند.
مفهوم بازاریابی عصبی:
مفهوم بازاریابی عصبی در سال ۱۹۹۰ توسط روانشناسان در دانشگاه هاروارد مطرح گردید. این تکنولوژی در مورد مدلی بحث می کند که در آن بخش اصلی پیکره ی فکری فعالیت بشری (بیش از ۹۰%)، در ناحیه ی ناخداگاه مغز انسان اتفاق می افتد که در مراحل پایین آگاهی کنترل شده قرار می گیرد. به این دلیل، فن شناسان و تکنولوژیست های قوه ی ادراک موجود در بازار خیلی علاقه دارند که تکنیکهای موثری را یاد بگیرند تا با آنها دستکاری موثری در فعالیت ناخداگاه مغز انجام دهند. دلیل اصلی این کار برانگیختن عکس العمل مورد نظر در قوه ی ادراکی عمیق شخص است.
شناخته شده ترین تکنولوژی بازاریابی عصبی در اواخر دهه ی ۱۹۹۰ توسط پروفسور دانشگاه Jerry Zaltman (Gerald Zaltman) توسعه داده شد، در این زمان بود که تحت نام Zaltman Metaphor Elicitation Technique ((ZMET دارای حق انحصاری شد. ماهیت ZMET محدود می شود به کشف ضمیر ناخداگاه انسان با مجموعه های ویژه ی انتخاب شده از تصاویری که باعث یک پاسخ احساسی مثبت می شوند و تصاویر و تشبیهات مخفی را که باعث تحریک عمل خرید میشوند، فعال می کنند. رنگهای مختلط گرافیکی بر اساس تصاویر جستجو شده پی ریزی می شوند که در پایه ی کار تجاری قرار می گیرد. تکنولوژی بازاریابی ZMET به سرعت توسط صدها شرکت بزرگ دارای مشتری شامل کوکا کولا، جنرال موتورز، نستله، پراکت اند گمبل و … مورد استفاده قرار گرفت.
اساس بازاریابی عصبی Meme می باشد. (توسط Richard Dawkins-یک واحد اطلاعات فرهنگی شبیه به ژن) Meme یک واحد اطلاعاتی ذخیره شده در مغز است. این واحدها بر شخصی که در حال تصمیمگیری در مدت ۲٫۶ ثانیه می باشد تاثیر می گذارند. اگر Meme به طور مناسب انتخاب شود ما چیزهای خوب مثل جکها یا آوازها را به یاد می آوریم و آنها را به اشتراک می گذاریم. Meme ها در حافظه می مانند و توسط بازاریاب ها تحت تاثیر قرارمی گیرند.
مثالهایی از Meme ها: بوی خوش نان تازه، شیرینی ها، کیک مادربزرگ، کاراکترهای افسانه ی پری، ملودی هایی که از سر بیرون نمی روند. بنابراین بازاریاب های عصبی مردم را بررسی می کنند (اسکن مغز، کشف انگیزه های ناخداگاه) و آنها را دستکاری می کنند و در آنها تغییر ایجاد می کنند.
شرکتهایی از قبیل گوگل (Google)، سی بی اس(CBS) و فریتو- لی (Frito-Lay) در میان دیگر شرکتها برای سنجیدن افکار مصرف کننده در مورد تبلیغات یا محصولاتشان از خدمات بازاریابی عصبی استفاده کرده اند.
عبارت “بازاریابی عصبی” یا Neuromarketing برای اولین بار توسط Ale Smidts در سال ۲۰۰۲ مطرح شد.
منبع: سایت آموزش بازاریابی
بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی چیست؟
بازاريابي ويروسي در واقع به هر نوع استراتژي گفته می شود که افراد را به انتقال پيام بازاريابي به ديگران تشويق میکند و ايجادکننده امکان رشد ترويجي در نمايش و نفوذ پيام است.
بازاريابي ويروسي با تبديل شبکه اينترنتي مشتريان و مشترکان به ماشين عظيمي که خبرها را دهان به دهان پخش ميکنند، شرکت را در معرض ديد همه قرار ميدهد.
پيام تبليغي يک شرکت با استفاده از ترغيب مشتريان به معرفي آن شرکت به دوستان و آشنايان ميتواند به طور چشمگيري افزايش يابد. در واقع شرکت از مشتريان خود براي انجام این کار استفاده ميكند و مشتري با هر بار استفاده، بياختيار فروشنده محصول شرکت ميشود. اگر درصد زيادي از دريافتکنندگان پيام، آن را به تعداد زيادي از دوستان خود ارسال کنند، رشد ارسال آن پيام بسيار قابل توجه خواهد بود و به طبع اگر تعداد تبادل کم شود، رشد با شکست مواجه خواهد شد. بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) به معنای عرضه تسهیلاتی به طور مجانی و دادن اجازه به افراد برای انتقال آن به دیگران است.
آغاز یک طرح بازاریابی ویروسی اثربخش، مستلزم ارایه یک دلیل یا انگیزه قوی به افراد است تا آنها را تشویق به ارسال پیام و یا تبلیغ مورد نظر به دوستان و اطرافیانشان کند. به طور مثال طنزها و لطیفهها معمولاً خیلی سریع از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا میکند، صرفاً به این دلیل که بامزه و خندهدار هستند. بنابراین کلید موفقیت در نهایت در دست بازاریابان است چرا که آنها باید با ارایه ایدهها و تشویق خلاقانه، انگیزه لازم را به افراد برای ارسال پیام مورد نظر به دیگران بدهند. یک ایده جالب توجه، به عنوان مشوق میتواند مشتریان را تشویق کند تا برای توصیه محصول و یا نام تجاری مورد نظر با هم ارتباط برقرار کنند.
دو بینش در بازاریابی ویروسی دارد که عبارت است از:
دنيايي که در آن بازاريابان ميتوانند با هزينههاي تقريباً معادل صفر مشتري ايجاد کنند.
پيشنهاد میکند که ارتباطات از حالت "بازارياب - مصرفکننده" به طرف "مصرفکننده- مصرفکننده" جابهجا شود. در واقع، بيشترين قدرت در فروش محصولات و ايدهها از طريق بازارياب به مشتري صورت نميگيرد، بلكه از طريق مشتري به مشتري انجام ميشود.
دلیل محبوبیت بازاریابی ویروسی:
شبکههاي اجتماعي کاملاً به سمت وب حرکت کردهاند. اکنون بخش بزرگي از دوستان و اعضاي خانواده هر شخص روي خط است يا به زودي به آن متصل ميشود. تماس شخصي بر روي وب تقريباً به صورت رايگان است. هر شخص مي تواند در عرض کمتر از يک روز با صد نفر ارتباط برقرار کند و هر کدام از اين صد نفر نيز به نوبه خود ميتوانند با بيش از صد نفر ديگر ارتباط برقرار سازند. در واقع هرم ارتباطي ميتواند در مدت يک روز ساخته شود، تاثير شبکه نقش مهمي را ايفا میکند. همان طور که افراد بيشتري ثبتنام ميکنند، آنها ميتوانند با گروه بزرگتري ارتباط برقرار کنند و به زودي تعداد کل به صورت تصاعدي افزايش مييابد.
کارهای شرکتها برای ایجاد انگیزه در مشتریان:
خدمات يا مفاهيم ارزشمند
تشويق مالي (در شکل رقابت و مسابقه یا برنامههای حق و حساب)
احساس تشخص به علت همراه بودن با نام و نشان تجاري شرکت
سرگرمي (انيميشن، کارت پستال و .... )
بازاریابی ویروسی راهبردی چیست؟
شرکتهایی از طريق پيامهايي دربرنامههاي پست الکترونيک براي خود تبليغ ميکنند. بر اساس اين روش هر نامهاي که توسط خدمات پست الکترونيک اين شرکتها صادر مي شود، حاوي پيام تبليغاتي مختصر و مفيدي است، يعني به تعداد نامههايي که مردم با استفاده از خدمات اين شرکتها بين هم مبادله ميكنند، اين پيامها هم توزيع ميشود. از آنجا که اين پيامها بدون فعاليت و دخالت مستقيم اين شرکتها توزيع ميشود و در تمام مکاتبات بين افرادي که نشاني الکترونيک خود را از اين شرکتها اخذ کردهاند، منتشر ميشود به اين شيوه بازاريابي، ويروسي راهبردي ميگويند.
انواع بازاريابي ويروسي:
ويروسي ارزشي: در اين حالت افراد تجربيات با کيفيت خود را با ديگران سهيم ميشوند. فرد "الف" محصولي را امتحان میکند و آن را خوب مييابد، پس او به فرد "ب" مي گويد که او نيز اين محصول را امتحان کند. در اين حالت محصولات بايد به اندازه کافي خوب باشند تا منجر به ترغيب افراد شوند. در واقع استفاده از اين جمله که "اين موضوع را براي دوستان خود به صورت رايگان ارسال کنيد" يک محصول را ويروسي نمیکند، بلکه آنها فقط به استفادهکنندگان اجازه میدهند تا درباره محصولات خوب با ديگران صحبت کنند.
ويروسي حيلهاي: افراد به دلايل زيادي، از طريق تشويق ديگران سعي در فروش محصول ميكنند. فرد "الف" سعي میکند تا فرد "ب" را متقاعد کند که محصول را امتحان کند، زيرا ممکن است در صورت استفاده فرد "ب" از آن محصول، فرد "الف" پاداشي دريافت کند. در اين حالت استفادهکننده بايستي احساس کند که پاداش ارزشمند است و اين که محصولات به اندازه کافي خوب باشند که براي نارضايتي احتمالي ديگران بتوان ريسک كرد. به عبارت ساده، زماني که محصولات به اندازه کافي با کيفيت نيستند، افزودن پاداش ممکن است منجر به واکنش شديد استفادهکننده در برابر فروش شود.
ويروسي حیاتی: افراد ميخواهند تا در تجربيات خود با کساني شريک شوند که به محصولات معين و ويژهاي نياز دارند. فرد "الف" ميخواهد در تجربه يك محصول با فرد "ب" شريک شود و فرد "ب" نياز به محصول ديگر دارد و ... نرمافزار آکروبات (acrobat) و سايت اي - بي (eBay) مثالهايي از اين دستهاند. در اين حالت استفادهکننده بايستي احساس كند که آن تجربه و محصول ارزشمند است تا علاوه بر ايجاد تغيير در خود شخص، دليلي براي ارسال آن به ديگران نيزداشته باشد.
ويروسي مارپيچي: افراد ميخواهند تا در تجربيات شاد، و يا جالب با ديگران شريک شوند. فرد "الف" ميخواهد تجربه خود را با فرد "ب" در ميان بگذارد، به خاطر اين که او فکر میکند که فرد "ب" نيز آن موضوع را مثل خودش شاد، و يا جالب ميداند. ذکر اين موضوع لازم است که محصولات و کالاهاي اجباري مناسب اين طبقه نيستند.
ويروسي ناخوشايند: افراد به ديگران درباره تجربيات منفي خود هشدار ميدهند. فرد "الف" محصول را امتحان میکند و درمييابد که محصول خيلي بدي است سپس او مانع استفاده فرد "ب" از اين محصول ميشود. كسي كه محصولاتي با کيفيت پايين ايجاد ميکند که مطابق با نظر و سليقه استفادهکننده نيست يا محصولاتي که استفادهکننده حالت مزورانهاي را در آن محصول مشاهده ميکند، اين نوع ويروس را ايجاد ميکند.
نتیجه آن که براي ويروسي ساختن بايستي نوع آن را در نظر داشت. شرکتها بايد سعي کنند تا نيازها و خواستههاي استفادهکنندگان خود را شناسايي و براي برآورده ساختن و ارضاي آن نيازها و خواستهها، محصولاتي را ايجاد کنند که منجر به يک تجربه مثبت در استفادهکننده شود. مطابق با بررسيهاي صورت گرفته به طور متوسط استفادهکنندگان بر خط، دوازده نفر ديگر را از تجربه خريد خود آگاه ميکنند و اين پويايي، قدرت بازاريابي ويروسي است.
متن کامل مقاله بازاریابی ویروسی را می توانید از بخش مشترکین ویژه سایت به شکل فایل PDF دانلود کنید.
منبع: سایت آموزش بازاریابی
تهیه یک مدل کسب و کار
مدل کسب و کار در واقع تبدیل کننده نوآوری به ارزش اقتصادی معرفی شده است. برای تبدیل شدن یک ایده و طرح نو به مدل کسب و کار باید به شاخه ها و موضوعات شش گانه زیر توجه کرد:
۱) استراتژی رشد
۲) استراتژی رقابتی
۳) مدل درآمدزایی
۴) ساختار زنجیره ارزش
۵) بخش های بازار
۶) اهداف و مقاصد ارزشی
● ساختار یک مدل کسب و کار
● استراتژی اصلی: استراتژی اصلی در کل به شیوه شرکت برای رقابت میپردازد. عناصر استراتژی اصلی شامل ماموریت بنگاه, محدوده بازار ومحصول و تفاوت های اساسی است.
▪ ماموریت: این بخش دربرگیرنده آنچه که شرکت هدف قرار داده و قصد انجام آن را دارد میباشد.
▪ راهکار: هر شرکتی باید راه کارهای رقابتی خود را در مورد واژه های مشتریان, فواصل جغرافیایی و محصولات مختلف تعریف کنند. این کار گاهی اوقات سبب رسیدن به ایده ها و ابتکارات تازه ای در کسب و کار خواهد شد.
▪ تفاوت های اساسی: چه تفاوت هایی در کارها و برنامه های شرکت باعث برتری آنها در برابر رقبا میشود؟
● منابع استراتژیک
مزیت رقابتی میتواند ناشی از منحصربه فرد بودن یک شرکت در منابع خاصی باشد. ایجاد تغییرات درمنابع میتواند زمینه ساز خلق ایده های جدیدی در کسب و کار باشد.
▪ ویژگی های اصلی: این مورد شامل مهارت ها و توانمندی های خاص یک شرکت میشود.
▪ دارایی های اصلی: دارایی های اصلی شامل این موارد است؛ نام تجاری, حق مالکیت انحصاری ایده ها و اختراعات, زیرساختها و امکانات, استانداردهای شخصی, اطلاعات مشتریان و هر چیزی که محدود و با ارزش باشد.
▪ فرآیند های اصلی: این بخش شامل متدولوژی ها و فعالیت های روزمره برای تبدیل ورودی ها به خروجی مناسب است. در واقع فعالیت هایی هستند که دارایی های موجود و سایر ورودی ها را برای مشتریان به ارزش تبدیل میکند.
هماهنگ سازی منابع استراتژیک یک فاکتور حیاتی در ایجاد یک مدل کسب و کار است. با هماهنگ سازی میتوان رابطه مناسبی بین ویژگی ها, دارایی ها و فرآیند ها به وجود آورد و یک مدل خوب کسب و کار را تهیه کرد.
● ارتباط مشتریان
ارتباط مشتریان دارای چهار عنصر اصلی است که شامل پیاده سازی و پشتیبانی, مدیریت اطلاعات, مدیریت ارتباطات و قیمت گذاری است.
▪ اجرا و پشتیبانی: این بخش بیانگر نحوه رسیدن به مشتری است کانال های مورد استفاده, شیوه های پشتیبانی مشتریان و خدمات قابل ارائه به سطوح مختلف از جمله موضوعات قابل توجه در این بخش هستند.
▪ مدیریت اطلاعات: این بخش در مورد نحوه جمع آوری اطلاعات و شیوه استفاده از آنها برای خدمت رسانی به مشتریان است. همچنین بیانگر توانایی شرکت برای به کار بردن اطلاعات با هدف بهینه سازی ارزش های مورد نظر مشتریان است.
▪ مدیریت ارتباطات: روش طبیعی میانکنش های بین تولید کننده و مشتری چیست؟ آیا یک ارتباط رو در رو است یا رابطه ای غیر مستقیم وجود دارد؟ یک رابطه مداوم است یا به صورت گاه و بی گاه اتفاق میافتد؟ کدام شیوه ارتباطی برای مشتری آسان تر است؟ میزان وفاداری مشتریان چگونه است؟
▪ قیمت گذاری: مشتری میتواند به روش های مختلفی همچون مستقیم , غیر مستقیم و شیوه های دیگر مورد حمایت قرار گیرد.
میتوان قیمت ثابت یا نوسانی متأثر از بازار را در نظر گرفت که هر یک از این شیوه ها میتواند راه کارهای کسب و کار را دچار تغییر کند.
● شبکه ارزش
چهارمین عامل و شاخص در مدل کسب و کار شبکه ارزشی است که شرکت را احاطه کرده است. شبکه ارزش شامل تامین کنندگان, شریک ها و همکاران تجاری است. هماهنگ سازی و مدیریت شبکه ارزش میتواند زمینه ساز رسیدن به راهکارهای بدیعی در کسب و کار باشد.
▪ تامین کنندگان: ارتباط عمیق با تامین کنندگان میتواند به عنوان یک امتیاز مهم در تهیه یک مدل کسب و کار به شمار آید.
▪ شریکان تجاری: شرکای تجاری نقش مهمیدر تکمیل محصولات و یا راه حل دارند.
▪ همکاران تجاری: ممکن است شرکت برای همکاری با دیگر رقبای همفکر خود به توافق برسد. این در حالی صورت میگیرد که ریسک فعالیت ها بالاست و شرکت ها ضمن اتحاد با یکدیگر بر سر ریسک ها و درآمدهای موجود شراکت میکنند.
پاتریک استالر بر چهار عامل اساسی در مدل های کسب وکار تاکید دارد: اهداف و مقاصد ارزشی, محصولات و خدمات, معماری ارزش و مدل درآمد.
اهداف و مقاصد ارزشی شامل دو بخش عمده به نام های مشتریان و شرکا و تشریح منافعی که هر یک از آنها از مدل کسب و کار به دست میآورند میشود. تعریف اهداف و مقاصد ارزشی به طور خودکار آنچه را که شرکت قرار نیست به مشتری ارائه کند معرفی خواهد کرد. یک مدل کسب و کار همچنین باید اهداف و مقاصد ارشمندی برای شرکای تجاری به همراه داشته باشد.
این اهداف بایدبه اندازه کافی قوی و مناسب باشند تا باعث تحریک شرکا به شرکت در فرآیند خلق ارزش بشود.
عامل ارتباط بین شرکت با مشتریان بر اساس محصولات و خدمات پایه ریزی میشود. این کار باعث اجرایی شدن اهداف ارزشی و خلق سود تضمین شده برای مشتریان میشود.
سومین عامل یک مدل کسب وکار معماری خلق ارزش است. شرکت باید تصمیم بگیرد در چه بازاری قصد خدمات رسانی دارد. بازار ها میتوانند بر اساس جغرافیا, آمار جمعیتی, ویژگی های فیزیولوژیکی و...تقسیم بندی شوند. تصمیم گیری در مورد حضور و عدم حضور در یک بازار نیز در این بخش صورت میگیرد. معماری ارزش شامل منابعی است که شرکت میتواند به واسطه آنها طرح ها و فعالیت های خاصی را برنامه ریزی و هماهنگ سازی کند. همچنین نوع معماری میتواند نمایانگر درجه دوام و مقاومت مدل کسب و کار باشد. همچنین تعیین کننده فعالیت هایی است که میتواند با امکانات درونی و یابا برون سپاری انجام شود.
مدل درآمدی شامل توصیف روش هایی است که شرکت برای تحصیل درآمد مورد استفاده قرار میدهد. کسب و کار میتواند منابع درآمدی مختلفی داشته باشد. روش درآمدی مختلط باید با دقت گزینش شود و موجب تداوم فروش و حفظ روند رشد شود.
متاورس (Metaverse) یک مفهوم فرهنگی و تکنولوژیکی است که به یک دنیای مجازی بزرگ و پویا اشاره دارد که شباهت زیادی به دنیای واقعی دارد. در این دنیای
آموزش روانشناسی بازار
روانشناسی بازار چیست؟
روانشناسی بازار یک حوزه تحقیقاتی است که به مطالعه رفتارها، تصمیمگیریها و تأثیرات روانی بر عملکرد
فارکس یا بازار ارز بینالمللی، بازاری است که در آن ارزهای مختلف جهان به صورت الکترونیکی خرید و فروش میشوند. این بازار بزرگترین بازار مالی جهان است و
سرمایه گذاری به سبک ثروتمندترین مرد بابل
همه چیز با خواندن کتاب ثروتمندترین مرد بابل شروع شد. کتاب "ثروتمندترین مرد بابل" (The Richest Man in Babylon)
در ایران در سال های اخیر نقش بازاریابان با مشاغل دیگر از جمله ویزیتورها اشتباه گرفته می شود. آنچه در روزنامه ها و نشریات تحت عنوان استخدام بازاریاب
اینستاگرام یک شبکه اجتماعی قدرتمند و مناسب برای معرفی محصولات است اما برای برند سازی بر اساس تبلیغ مناسب نیست بنابراین هرگز نباید اهمیت تبلیغات در
همه کارهای ما نوعی ارتباط است و همه سعی داریم تا به طریقی در دیگران نفوذ کنیم. تحقیقات نشان داده 70 تا 75٪ وقت انسان صرف برقراری ارتباط می شود. بهتر
خلاصه کتاب:
در سالهای جنگ جهانی دوم یک کشتی با ۱۱۰۰ خدمه مورد حمله ی مهاجمین قرار گرفت و به شدت آسیب دید. خدمه ی کشتی به ناچار سوار قایق نجات شدند و
تعاملات شما با دیگران وقت زیادی از شما می گیرد. شما می توانید این هدر رفت زمان را با یادگیری استراتژی های مدیریت زمانی که برای شما تعاملات سازنده را
چه تصور و پنداره ای از آینده خود و کسب و کارتان دارید؟ تصور کنید که هیچ حد و مرزی وجود ندارد و در مورد شرکت تان هر کاری می توانید انجام دهید و به هر
آموزش کسب درآمد دلاری با مهندس محمد بدلی
من محمد بدلی، موسس شرکت طراحی وب سایت نی وک یک سرمایه گذار و فعال بازار سرمایه و بازار رمزارزها هستم. آموزش سرمایه گذاری و کسب درآمد از بازارهای مالی تخصص من است. تا این لحظه بیش از هزاران نفر از طریق وب سایت من ( کسب درآمد دلاری ) آموزش دیده اند تا در بازارهای مالی سرمایه گذاری کنند و درآمد و سرمایه ی خود را افزایش دهند. ادامه مطلب
جدیدترین مطالب سایت کسب درآمد دلاری
- چگونه در سه تا پنج سال به بازنشستگی و استقلال مالی برسیم؟
- آموزش جامع سرمایه گذاری در بازار بورس، طلا، مسکن و رمزارزها
- صفر تا صد روانشناسی بازار در بورس ایران و بازار رمز ارزها
- آموزش مدیریت سرمایه در بورس ایران و رمزارزها از سیر تا پیاز
- آموزش ورود به بازار بورس ایران + اخذ کد بورسی و ثبت نام سجام
- آموزش صفر تا صد متاورس + معرفی بهترین پروژه های متاورس
- آموزش کامل و صفر تا صد ارزهای دیجیتال + آموزش متاورس
- هوش مالی | آموزش بالا بردن هوش مالی برای افزایش درآمد
- آموزش صفر تا صد بازار فارکس + معرفی بروکرهای برتر فارکس
- معرفی 16 صرافی برتر ایرانی و خارجی رمز ارزها + لینک ثبت نام
- آموزش خرید خودرو در بورس کالا + لینک ثبت نام در کارگزاری معتبر
- صندوق درآمد ثابت یا سود بانکی؟ + آموزش خرید صندوق درآمد ثابت
- آموزش کسب درآمد دلاری بدون سرمایه اولیه + معرفی سایت های معتبر
- لیست سهام بنیادی بورس ایران درسال 1404 + معرفی کارگزاری